مدیریت
ریسک Risk
Management
ریسک عبارت
است از انحراف در پیشامدهای ممکن آینده . اگر تنها یک پیشامد ممکن باشد ، انحراف و
ریسک کمتر می شود .ما در دنیای مخاطرات و ریسک زندگی می کنیم . باید ریسک ها را
تحلیل کنیم ، اگر با آنها بر خورد داریم باید آنها را شناسایی و در مجموع تمام
ریسک ها و نتایج آنها را ارزیابی کنیم . مدیریت ریسک عبارت است از
فرایند مستند سازی تصمیمات نهایی اتخاذ شده و به کار گیری معیارهایی که می توان از
آنها جهت رساندن ریسک تا سطحی قابل قبول استفاده کرد . به عبارت دیگر فرآیند
شناسائی ، ارزیابی ، انجام اقدامات کنترلی و اصلاح ریسک های اتفاقی بالقوه ای که
مشخصآ پیشامدهای ممکن آن خسارت با عدم تغییر در وضع موجود می باشد . مدیریت ریسک
مجموعه ای را قادر می سازد که به نحو بهتری ریسک های متداول در فعالیتهای روزمره
را مدیریت نموده و با خیالی آسوده از خسارات تصادفی ، بطور جامعتر و مؤثرتر
فعالیتهای روزمره خود را ادامه دهد ، ضمن اینکه ما را قادر می سازد به نتایج قابل قبول
با حداقل هزینه نایل گردیم .
مدیریت ریسک
فرآیند شناسایی ،ارزیابی و کنترل ریسکهای اتفاقی بالقوه ای است که مشخصا
پیشامدهای ممکن آن ، خسارت یا عدم تغییر در وضع موجود می باشد.
مدیریت ریسک
یک شرکت را قادر می سازد که به نحو بهتری ریسکهای متداول فعالیت خود را اداره
نماید.مدیریت ریسک ، ریسکها را به
وسیله کنترل آنها و تامین مالی خسارتهایی که به رغم تلاشهای کنترل خسارت اتفاق
افتاده اند، اداره می کند.
شناسایی ریسک
فرآیندی است که توسط آن یک شرکت به طور دائم و سیستماتیک، ریسکهای اموال ، مسئولیت
و نیروی انسانی را فورا و یا قبل از اینکه به وقوع بپیوندند، شناسایی می کند.مدیر ریسک ممکن است برای انجام بهتر مرحله شناسایی ریسک
بر خدمات نمایندگان، دلالان بیمه یا مشاوران مدیریت تکیه کند.
گام های اصلی در فرآیند
مدیریت ریسک
- تعریف هدف مشخصی
از مدیریت ریسک
- شناسائی ریسک ها
- ارزیابی خسارت
- انتخاب روش های
مقابله با مشکلات ریسک
- انتقال خسارت به
طرف دیگر مثل سازمان بیمه گر
- کاهش احتمال
وقوع خسارت و در صورت لزوم جلوگیری از توسعه آن
برای شناخت
انواع ریسک هایی که هر مؤسسه در معرض آنها قراردارد ، می توان با روشهایی مشخص در
میان منابع درون سازمان وبرون آن به جستجو پرداخت . از دیدگاه مدیریت ریسک منابع
درون سازمان همه چیزهایی است که در هر مؤسسه موجود است و امکان بهره برداری از
آنها وجود دارد .
پس از شناخت ریسک
های هر مؤسسه ، باید میزان تأثیر وقوع هرخسارت را برتمامی مؤسسه بررسی کرد و این
کار نیازمند آن است که مشخص شود ،اولآ هریک ازخسارت ها با چه احتمال روی دادنی
روبروست وثانیآ در صورت وقوع چه مبالغی را تشکیل می دهد ، واین مبالغ چه تأثیری
برساختار مالی مؤسسه خواهد گذاشت . به بیان دیگر اقدام های مرحله اول ( شناسایی
ریسک ها ) مجموعه ای از داده ها ( اطلاعات خام ) را درمورد ریسک هایی که مؤسسه در معرض
آنها قراردارد به دست می دهد و مرحله بعد یافته های به دست آمده ( داده های یاد
شده ) ، برپایه شالوده نظام مدیریت ریسک در مؤسسه ، طبقه بندی و پردازش می شوند که
به فرآوری اطلاعات سنجیده ، معتبرو اولویت بندی شده می انجامد .
بسیاری از
پروژهها که فرض میشود تحت کنترل هستند ، با ریسک به عنوان رخدادی شناختهنشده
روبرو گردیده و کوشش میکنند آن را کنترل کنند . اکثر پروژهها چنین رخدادهایی را
به خوبی از سر رد میکنند ولی با یک تلاش جامع مدیریت ریسک ، رویدادهای ریسک قبل
از وقوع شناسایی و کنترل میگردند و یا برنامهای تهیه میشود که در زمان وقوع این
رویدادها با آنها مقابله کند .
با درنظر
گرفتن این مفاهیم پایهای امکان مقابله با ریسک به وجود میآید . لذا ابتدا باید نسبت به شناسایی ریسکهای محتمل
پروژه اقدام کرد ؛ این کار با دستهبندی ساختار کارها و با پرسش چند سوال از خود و
یا اعضای گروه پروژه ، امکانپذیر است . مثلا : درموقع نیاز به منبعی یا منابعی که
در دسترس نیستند چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ اگر کنترلی در مورد مولفهای که بر پروژه
اثرگذار است نداشته باشیم چه اتفاقی میافتد ؟ بدترین سناریو چیست ؟ چه چیزی باعث
آن میگردد ؟ چه قدر وقوع این اتفاق محتمل است ؟ عواقب آن چیست ؟ ممکن است سوالهای
دیگری نیز به ذهن شما خطور کند که البته این سوالها سرآغاز خوبی است که شما را در
مسیر درست هدایت کند . هرچیزی که به مغز شما خطور میکند فهرست کنید ، سپس در
مرحله بعد تعیین کنید که آیا نیاز به مقابله و پیشگیری ریسک است و یا بایستی تا
زمان وقوع آن صبر کرد . اگر ریسکها را مشخص کنید و تصمیم بگیرید که هیچ عملی
نباید انجام گیرد باز بهتر از آن است که آنها را شناسایی نکرده باشید . پس از این
مرحله تمام ریسکهای شناسایی شده را کمی کنید ؛ ابتدا ریسکها را دستهبندی و سپس احتمال
وقوع هر ریسک را تعیین کنید .
گردش عملیات مدیریت
ریسک :
- تشخیص مشکلها (ریسکها)
- تشخیص و تعریف
نیازها
- تجزیه و تحلیل
ساختارمشکلها(ریسکها (
- گردآوری و طبقه
بندی اطلاعات
- تدوین استراتژی
رویارویی با ریسکها
- نظارت و پیگیری
ابزارهای کنترل ریسک
1. اجتناب :
یک راه برای
کنترل یک ریسک واقعی خاص، اجتناب از دارایی ، شخص یا فعالیتی است که دارای ریسک
است، از طریق (1). پرهیز از قبول آن حتی به صورت لحظه ای یا (2). رهاکردنریسکی که
قبلا تقبل شده است ، می باشد.
2. پراکنده
سازی :
پراکنده سازی
ریسکهای منجر به خسارت شرکت، به جای متمرکز کردن آنها در یک نقطه(محل)، جایی که
همه آنها ممکن است در معرض یک خسارت مشابه قرار گیرند، از روشهای کنترل ریسک می
باشد.
3. ترکیب :
ترکیب نیز
قابلیت پیش بینی تجربه خسارات را از طریق افزایش تعداد واحدهای در معرض ریسک،
افزایش می دهد.یکی از روشهایی که یک شرکت می
تواند ریسکها را ترکیب کند، توسعه از طریق رشد داخلیمی باشد.
4. انتقال:
ممکن است به
شیوه های زیر انجام شود:
·
دارایی یا
فعالیت دربردارنده ریسک ممکن است به شخص یا گروهی از اشخاص دیگر انتقال یابد.
·
ریسک به جای
دارایی یا فعالیت، ممکن است انتقال یابد.
مزایای
مدیریت ریسک در پروژه
با
شناسایی و مدیریت ریسک، مدیران پروژه قادر به برنامهریزی مؤثر پیش از وقوع مشکلات
میباشند. سازمانی که به شکلی اثربخش به مدیریت ریسک میپردازد از مزایای قابل
توجهی در حوزههای مختلف بهره میبرد که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره
کرد:
- بهبود برنامهریزی
تجاری و استراتژیک
- استفاده
بهینهتر از منابع
- افزایش توانایی
اتمام کار در موعد مقرر
- کاهش هزینهها
- بهبود قابلیت
اتکای سازمان که موجب کسب شهرت آن میشود
- افزایش قابلیت
تصاحب فرصتهای جدید
- کاهش شکستها،
کاهش تنشها و حوادت ناخوشایند
- اطمینان بخشیدن
به ذینفعان کلیدی در سرتاسر سازمان
- ارتقاء بهبود
مؤثر که منجر به خروجیهای با کیفیتتر میشود
- دستیابی به
برنامههای ممیزی متمرکزتر در داخل سازمان